بچه های با مرام مولوی شوش راه اهن یافت اباد

یه مطلبی می خوام بگم ...

فقط قبلش اینو توضیح بدم که من بچه ی وسط شهرم...نه بالا شهری ام نه پایین شهری ! :)
اما یه چیز خیلی جالبی که وجود داره اینه که تفاوت خیلی عجیبی بین مردمان بالاشهر و پایین شهر هست. مردمان بالا شهر خیلی بی تفاوتن. خیلیییی. در هر امر اجتماعی نه دخالت می کنن نه به روی خودشون میارند. ولی مردمان جنوب شهر باحالند از این لحاظ که خیلی هاشون هنوز اون مرام و معرفت گذشته درونشون مونده. مثلا شما بخوای توی یافت اباد سوار تاکسی بشی..اگه شما و یه اقا باشی و یه مرد دیگه جلو نشسته باشه ..تا جایی که واسه ی خود من اتفاق افتاده طرف جای خودشو در صندلی جلو می ده به تو که راحت باشی و خودش می ره عقب می شینه......

یا یادمه چند وقت پیش رفتیم مولوی برای خرید یه سری دیگ و دیگچه که توی منطقه ما نبود... بعد کالسکه همراهمون بود که توی پیاده رو ها وسط این ستونها که برای موتوری ها که گذاشتن وارد پیاده رو نشن گیر می کرد..چندین بار این بر و بچ ساکن مولوی هی اومدن این کالسکه ما رو بلند کردن و کمکمون کردن....بعد نه یه نفرها..حداقل سه چهار نفر !!! 

ولی اگه توی خیابون خودمون کالسکه گیر کنه احتمالش خیلی خیلی ضعیفه که یه نفر پیدا بشه بیاد گوشه اشو بگیره.....اینو نوشتم که یادم بمونه چنین ادمای جالبی هنوز توی تهران هستن و زیادن ...خدایا نسل اینارو منقرض نکن..بذار به انسانیت امیدوارم بمونیم.

- خیلی خوبه وقتی یه جایی بری و از همه ی ادمها انرژی مثبت بگیری و طوری باشه که دلت نخواد اونجا رو ترک کنی..یا اصلا دلت بخواد وسط این ادما بمونی و کار کنی :)

- راستی یه نمایشگاه داریم توی میدون میوه تره باره جلال ال احمد..درست رو ب روی فروشگاه شهروند..30 شهریور هستش فکر کنم. تاریخ دقیقشو میگم

- راستی اگه توی خواب ببینی که سوار یه کلاغ خیلی بزرگی که داره می برتت یه جای ناشناخته چه معنی ای می ده؟؟؟؟

نظرات 2 + ارسال نظر
سهیلا یکشنبه 15 شهریور 1394 ساعت 18:26 http://nanehadi.blogsky.com/

سلام . اره محله های جنوب شهر هنوز غیرت دارن.باز تو خواب دیدی. آخه من از کجا بدونم کلاغ به اون گنده ای میخواد تو رو کجا ببره. من یه مرغ مینا تو کارتون سند باد دیدم که حرف میزدو تازه آخرش هم فهمیدم یه شاهزاده خانم بوده طلسمش کردن.

هاهاااااااااااااااااااااااااااااااااا...
خواب من کجا و اون مرغ مینای کارتون سندباد کجا اخه...!
کلاغه منو برده بود یه جایی پر از دار و درخت و همه جا اتاقک اتاقک بود.....رفته بودیم پیک نیک :)))

اعصاب من یکشنبه 15 شهریور 1394 ساعت 12:35 http://afkarenagofteh.blogfa.com/

متاسفانه بعضی از این ادمایی که بقول شما بالا شهریند و کمک نمی کنند دیدشون اینه که کمک نکردن و بی تفاوت بودن نسبت به دیگران موجب باکلاسی هستش!
منم......... سعیم بر کمک کردنه ولی اگه طرف جوون باشه منتظرم که خودش درخواست کنه تا خودم برم، چون بعضی از جاها موجب سوتفاهم شده!
شما چی؟ خودت در اینجور مواقع چکار میکنی؟

دقیقا همینه...
من خودم معمولا کمک می کنم....مخصوصا اگه اطرافم شلوغ باشه...نه به خاطر خودنمایی یا چیزی...
فکر می کنم اثر خوبی داره...مثلا امروز داخل مترو بودم..منتظر بودیم تا بیاد. یه خانوم تقریبا مسن اومد...هیچ کس بهش نگاه هم نکرد..من پاشدم جامو دادم بهش که بشینه تا قطار بیاد...بعد نگاه اطرافیان بهم خیلی غریب بود...اگه توی هر مکان عمومی دو نفر پیدا بشن که از این سبک کارا بکنن روی مردم اثر می کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد